تضاد های اساسی جامعه عبارت اند از تضاد های موجود میان نیرو
های مؤلده و مناسبات تولیدی، میان زیر بنای اقتصادی و رو بنا. نیرو های مؤلده انقلابی
ترین و فعال ترین عامل در تولید بوده و اغلب در حال دگرگونی و تکامل اند. وقتیکه
نیرو های مؤلده به درجۀ معینی از تکامل خود می رسند، روابط کهن تولیدی دیگر با آن
ها متناسب نبوده و به صورت عامل باز دارنده و سد کنندۀ رشد و تکامل آن ها در می
آید.
نیرو های مؤلدۀ جدید برای رشد و تکامل خود ضرورتاً دگرگونی
روابط تولیدی کهن و جایگزینی زیر بنای قدیمی اقتصادی را که از مجموعۀ روابط تولیدی
قدیمی تشکیل می شود با روابط تولیدی و زیر بنای اقتصادی نوین می طلبند. این رو
بنای قدیمی با زیر بنای اقتصادی متناسب بوده و اگر بر جای خود باقی بماند رشد و
تکامل زیر بنای جدید را سد می نماید. مارکس می گوید: "در مرحلۀ معینی از
تکامل خود، نیرو های مؤلده مادی جامعه با روابط تولیدی موجود، یا با بیان حقوقی آن
ها، با روابط مالکیت که تا این زمان در بطن روابط تولیدی موجود عمل می کردند، در
تضاد قرار می گیرد. این روابط تولیدی که تاکنون شکلی از تکامل نیرو های مؤلده
بودند، به صورت مانعی بر سر راه این تکامل در می آیند. از این پس، عصر انقلابات
اجتماعی آغاز می شود. تغییر در زیر بنای اقتصادی با سرعتی کم و بیش هر رو بنای
عظیمی را واژگون می کند."[1]
حرکت متضاد نیرو های مؤلده و مناسبات تولیدی، زیر بنای
اقتصادی و رو بنا، یک روند بی انتهاست و دقیقاً به علت تاثیر همین حرکت متضاد است
که تاریخ بشریت دگرگونی پیاپی نظام های اجتماعی را به خود دیده و تکامل و ترقی
جامعۀ بشری امکان پذیر گشته است.
تضاد های اساسی جامعه در جوامع طبقاتی به صورت تضاد های
طبقاتی و مبارزۀ حاد طبقاتی ظاهر می شوند، زیرا طبقاتی که نمایندۀ نیرو های مؤلدۀ
پیشرفته هستند، باید روابط تولیدی کهن و زیر بنای اقتصادی کهن را نابود سازند، در
حالیکه طبقات ارتجاعی از روابط تولیدی کهن، زیر بنای اقتصادی کهن و رو بنای منحط و
فاسد موجود برای ممانعت از این دگرگونی استفاده می کنند. به همین دلیل است، طبقاتی
که نمایندۀ نیرو های مؤلدۀ پیشرو هستند باید سلطۀ طبقات ارتجاعی را از طریق انجام
انقلاب اجتماعی واژگون و روابط تولیدی و رو بنای قدیمی جامعه را نابود سازند تا
بتوانند روابط تولیدی و رو بنای نوینی را که با تکامل نیرو های مؤلده متناسب باشد
به جای آن ها مستقر نمایند. فقط از این طریق است که راه یک تکامل عظیم نیرو های
مؤلده باز می شود.
*****
بر گرفته از کتاب مبانی
و مفاهیم مارکسیسم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر