تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

تضاد های اساسی جامعه


تضاد های اساسی جامعه عبارت اند از تضاد های موجود میان نیرو های مؤلده و مناسبات تولیدی، میان زیر بنای اقتصادی و رو بنا. نیرو های مؤلده انقلابی ترین و فعال ترین عامل در تولید بوده و اغلب در حال دگرگونی و تکامل اند. وقتیکه نیرو های مؤلده به درجۀ معینی از تکامل خود می رسند، روابط کهن تولیدی دیگر با آن ها متناسب نبوده و به صورت عامل باز دارنده و سد کنندۀ رشد و تکامل آن ها در می آید.

نیرو های مؤلدۀ جدید برای رشد و تکامل خود ضرورتاً دگرگونی روابط تولیدی کهن و جایگزینی زیر بنای قدیمی اقتصادی را که از مجموعۀ روابط تولیدی قدیمی تشکیل می شود با روابط تولیدی و زیر بنای اقتصادی نوین می طلبند. این رو بنای قدیمی با زیر بنای اقتصادی متناسب بوده و اگر بر جای خود باقی بماند رشد و تکامل زیر بنای جدید را سد می نماید. مارکس می گوید: "در مرحلۀ معینی از تکامل خود، نیرو های مؤلده مادی جامعه با روابط تولیدی موجود، یا با بیان حقوقی آن ها، با روابط مالکیت که تا این زمان در بطن روابط تولیدی موجود عمل می کردند، در تضاد قرار می گیرد. این روابط تولیدی که تاکنون شکلی از تکامل نیرو های مؤلده بودند، به صورت مانعی بر سر راه این تکامل در می آیند. از این پس، عصر انقلابات اجتماعی آغاز می شود. تغییر در زیر بنای اقتصادی با سرعتی کم و بیش هر رو بنای عظیمی را واژگون می کند."[1]

حرکت متضاد نیرو های مؤلده و مناسبات تولیدی، زیر بنای اقتصادی و رو بنا، یک روند بی انتهاست و دقیقاً به علت تاثیر همین حرکت متضاد است که تاریخ بشریت دگرگونی پیاپی نظام های اجتماعی را به خود دیده و تکامل و ترقی جامعۀ بشری امکان پذیر گشته است.

تضاد های اساسی جامعه در جوامع طبقاتی به صورت تضاد های طبقاتی و مبارزۀ حاد طبقاتی ظاهر می شوند، زیرا طبقاتی که نمایندۀ نیرو های مؤلدۀ پیشرفته هستند، باید روابط تولیدی کهن و زیر بنای اقتصادی کهن را نابود سازند، در حالیکه طبقات ارتجاعی از روابط تولیدی کهن، زیر بنای اقتصادی کهن و رو بنای منحط و فاسد موجود برای ممانعت از این دگرگونی استفاده می کنند. به همین دلیل است، طبقاتی که نمایندۀ نیرو های مؤلدۀ پیشرو هستند باید سلطۀ طبقات ارتجاعی را از طریق انجام انقلاب اجتماعی واژگون و روابط تولیدی و رو بنای قدیمی جامعه را نابود سازند تا بتوانند روابط تولیدی و رو بنای نوینی را که با تکامل نیرو های مؤلده متناسب باشد به جای آن ها مستقر نمایند. فقط از این طریق است که راه یک تکامل عظیم نیرو های مؤلده باز می شود.

*****
بر گرفته از کتاب مبانی و مفاهیم مارکسیسم


[1] - کارل مارکس: "پیشگفتار بر "نقد اقتصاد سیاسی"

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها