تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

اعلامیۀ سازمان انقلابی افغانستان



اول می، بر کارگران سراسر جهان مبارک باد!

اول می، روز همبستگی کارگران و شراره های خیزش این طبقۀ دوران ساز، در حالی فرا می رسد که کشور ما طی ده سال اخیر در دستان خونچکان امپریالیست های خونخوار این دشمنان دیرینۀ طبقۀ کارگر اسیر است. کارگران ما در حالی به پیشواز این روز خجسته و شکوهمند می روند که کشور عزیز شان از سوی جنایتکارترین و کثیف ترین قلدران سرمایه به فروش می رسد. روسپی های پوشالی از اینکه مام میهن را به بهای بیشتری می فروشند، به شادی پرداخته، آن را تحکیم «حاکمیت ملی» جار می زنند.
فرا رسیدن این روز در کشور ما از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر در روز اول می 1886 که اعتصاب کارگران شهر شیکاگو به خاطر کاهش ساعات کار به وسیلۀ ماشین سرمایه به طور وحشتناک سرکوب گردید، در کشور ما، ایالات متحدۀ امریکا این درنده ترین دولت سرمایه اوج دشمنی، کینه، بغض و عداوت طبقاتی اش را علیه زحمتکشان و بخصوص کارگران و دهقانان با کشتار، بمباردمان، رگبار، اسارت، شکنجه، توهین و تحقیر نشان می دهد.
وضعیت زحمتکشان، مخصوصاً طبقۀ کارگر افغانستان بعد از تجاوز اشغالگران غربی بدتر از هر دورانی ثبت تاریخ گردیده است، زیرا این طبقه در کنار سایر زحمتکشان نه تنها استثمار می شود، بلکه در چنگال خونچکان لاشخوران سرمایه به رهبری امپریالیزم امریکا قرار گرفته و در جهنم تجاوز و اشغال می سوزد. اگر سوسیال امپریالیزم شوروی زیر نام دفاع از «کارگران» و «انترناسیونالیزم پرولتری» بدترین خیانت ها را به این طبقه انجام داد، امپریالیست های امریکایی اینک با یاری 48 کشور دیگر بیش از پیش طبقۀ کارگر و سایر طبقات زحمتکش کشور ما را می کشند، می درند و به اسارت در می آورند و دلالان بورژوا کمپرداور و فیودالان شریر این قصابانِ مردم زحمتکش، از چور و چپاول آنان دریغ نورزیده و چون زالوها مصروف مکیدن خون زحمتکشان می باشند.
اسارت، زندان، شکنجه، توهین، تحقیر، کشتار، قتل عام، بمباردمان، بیکاری، اعتیاد، فقر، تجاوز جنسی،گرسنگی، بیماری، اختطاف، سر بری، توسط سگ دراندن و خشونت از پیامد های استعمار کنونی است که قربانیانش را خانواده های طبقات زحمتکش به شمول کارگران و دهقانان تشکیل می دهد. امروز طبقات زحمتکش افغانستان نه تنها در بیکاری و فقر دست و پا می زنند بلکه مجبور اند برای فروش نیروی کار شان بی هیچ امنیت جانی و با سخت ترین شرایط به کشورهای دور و نزدیک فرار کنند و در کنار فروش ارزان نیروی کار، بدترین توهین ها و تحقیر های دولت های ارتجاعی و آخوندی همسایه ها را نیز متحمل شوند.
در همین حال بورژوازی کمپرادور و ملاکان ارضی منحیث چوبدستان اشغالگران با ایجاد شبکه های مافیایی با پخش و گسترش مواد مخدر طیف وسیعی از زحمتکشان را به مواد مخدر معتاد نموده اند و از سوی دیگر طبقات ستمگر و امپریالیست امریکایی و بریتانیایی از طریق کشت آن به وسیلۀ دهقانان افغان میلیارد ها دالر سود به دست می آورند تا ماشین جنگی شان را در حرکت نگه دارند. در حالی که دولت پوشالی با اکت و ادای کاذب و دروغین مبارزه علیه مواد مخدر، دهقانان و بزگران را به خاطر کشت تریاک، جوخه جوخه پشت میله های زندان ها می اندازد، ولی طبقات ستمگر و حامیان امپریالیست آن با پول قاچاق مواد مخدر به فربه ساختن سیستم چپاولگرانۀ شان مصروف هستند.
سازمان انقلابی افغانستان باور دارد که طبقۀ کارگر بر اساس خصلت طبقاتی خود تنها طبقه ای است که می تواند رهبری زحمتکشان را برای سرنگونی استعمار و استثمار طبقات استثمارگر در دست گیرد، زیرا با وسایل پیشرفتة تولید سروکار دارد، به صورت جمعی تولید می کند، فکر تغییر جمعی را در خود می پروراند، نسبت به سایر زحمتکشان از آگاهی طبقاتی بیشتری برخوردار است و چیزی ندارد که در جریان انقلاب از دست دهد، لذا طبقۀ کارگر می تواند در کنار طبقات دهقان، خرده بورژوازی و با استفاده از نقش بینابینی بورژوازی داخلی در کشور های مستعمراتی و نیمه فیودالی چون کشور ما، انقلاب دموکراتیک نوین و انقلاب سوسیالیستی را به پیروزی برساند و جامعۀ عاری از استبداد و استثمار را بنا سازد. جامعه ای که در آن از ظلم، استبداد، استثمار، فقر، بیعدالتی، زور، تجاوز، چور، چپاول، نابرابری و جنایت خبری نباشد؛ جامعه ای که در آن همۀ انسان ها در کنار هم و برای هم کار کنند، کشوری که هر انسانی در آن مالک تمام نعم مادی و معنوی باشد، سرزمینی که در آن جنگ، انفجار و انتحار نباشد و همۀ انسان ها تمام استعداد و تلاش شان را برای خوشبختی و رفاه مردم به کار بیاندازند. چنین جامعه ای زمانی ساخته شده می تواند که طبقۀ کارگر دست در دست طبقات محروم و تهیدست دیگر برای از میان برداشتن طبقات حاکم استثمارگر به پیکار بی امان دست بزند.
صدای خروشان مبارزاتی کارگران شیکاگو در حالی تجلیل می شود که از یک طرف ماشین جنگی سرمایه برای غارت و چپاول کشورهای تحت ستم از قبیل افغانستان، عراق، لیبیا و سایر ممالک بیشتر از پیش سرعت یافته، بوی باروت و خون فضای اکثر کشورهای فقیر را فرا گرفته و از جانب دیگر بحران عمیق اقتصادی چهار سال گذشته در کشورهای سرمایه داری باعث اعتراضات خیابانی گردیده، اما چون این اعتراضات از رهبری احزاب کمونیست و انقلابی محروم است، فقط در سطح مبارزات اتحادیه ای باقی مانده و منطقاً نمی تواند سبب رهایی طبقۀ کارگر و سایر زحمتکشان گردد.
سازمان انقلابی افغانستان باور دارد که روزی ستاد پیشرونده و پیشاهنگ طبقۀ کارگر و سایر طبقات زحمتکش از میان آتش و خون نبرد رهایی بخش سر بلند خواهد کرد و با قامت استوار، کاخ سرمایه و بهره کشی را ویران خواهد ساخت، زیرا طبقۀ کارگر در انقلاب چیزی جز زنجیرهای خود را از دست نمی دهد، اما جهانی را به دست می آورد 
.
مرگ بر امپریالیزم
در راه سوسیالیزم، به پیش!

سازمان انقلابی افغانستان
اول می 2012

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها