تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

سوسیالیسم ما قبل مارکسیسم



سوسیالیسم ما قبل مارکسیسم محصول شرایط اقتصادی و اجتماعی خاصی از تکامل جوامع اروپای غربی بود. ادبیات سوسیالیستی که در دورۀ اضمحلال فیودالیسم و تکوین سرمایه داری در اروپا پدیدار گشت یا از منافع بقایای عوامل زیر بنایی و روبنایی در حال زوال جامعه دفاع میکردند - و بنابر این ارتجاعی بودند - و یا از منافع بورژوازی در حال رشد به دفاع بر میخواستند و بدین ترتیب محافظه کار و بورژوایی بودند (خصلت محافظه  کارانه ای که با رشد تضاد نو ظهور و آنتاگونیستی میان پرولتاریا و بورژازی به تدریج ارتجاعی می گردید)، و بالاخره یا مدافع منافع پرولتاریا نو خاسته و ترجمان خواست های این طبقه و بنابرین انقلابی بودند.

"سیستم های اصلی سوسیالیستی و کمونیستی" در اواخر قرن 18 و قبل از پیدایش مارکسیسم در اروپا پدیدار گردیدند. سیستم "سن سیمون"، "فوریه" و "آون"... در دوران اولیۀ رشد پرولتاریا و تکامل سرمایه داری یعنی زمانیکه مبارزه بین پرولتاریا و بورژوازی رشد نیافته بود به وجود می آید. بنیانگذاران این سیستم ها یعنی سوسیالیست ها و کمونیست های تخیلی (اوتوپیایی) متقدمین و بانیان سوسیالیسم علمی (مارکس و انگلس) به شمار می آیند. تیوری ها، نظرات، پیشنهادات و نسخه های اجتماعی سوسیالیست های تخیلی در حقیقت نتیجۀ موقعیت تاریخی و سطح نازل تولید سرمایه داری و وضع طبقاتی نابالغ آن زمان بود. ضعف و ناتوانی سوسیالیست های تخیلی در این بود که آنان به علت شکل نارس مبارزۀ طبقاتی و به علت همچنین زندگانی خود، از دریافت و درک مسایل زیر عاجز بودند:
ü      درک اینکه رهایی بشریت در دورانیکه تضاد بین بورژوازی و پرولتاریا در شرف تبدیل به تضاد عمده است، در درجۀ اول منوط به رهایی پرولتاریا از  بند نظام سرمایه داری است.
ü      درک این مسئله که رهایی پرولتاریا از یکطرف منوط است به وجود شرایط مادی نجات این طبقه (رشد نیرو های مولده، کار اجتماعی...) و از طرف دیگر به تشکل پرولتاریا به صورت یک طبقه و بنابرین به صورت یک حزب سیاسی.
ü      درک این مسئله که برای اصلاح واقعی و دگرگونی جامعه باید بر روی فعالیت اجتماعی و "اقدام سیاسی و به ویژه انقلابی" طبقۀ کارگر تکیه نمود: "به همین جهت آنان هر اقدام سیاسی و به ویژه انقلابی را طرف می نمایند و بر آنند که از طریق مسالمت آمیز به هدف خود دست یابند و در کوشش اند تا به کمک آزمایش های کوچک و البته بی نتیجه و به زور مثال و نمونه راه را برای انجیل اجتماعی خویش هموار سازند." [1]

پایه گذاران سوسیالیسم قبل از مارکسیسم می خواستند راه حل مسایل اجتماعی را که هنوز در بطن مناسبات اقتصادی تکامل نیافته نهفته بود از مغز های خود بیرون آورند. آنها قادر به درک این اصل ماتریالیسم تاریخی نبودند که "از نظر تاریخی غیر ممکن است که یک مرحلۀ تاریخی پائین اقتصادی بتواند مشکلات و تصادماتی را حل کند که تازه در مرحلۀ بالاتری از تکامل می توانند بوجود آیند."[2]

"بدین جهت سوسیالیست های تخیلی اگرچه تضاد ها و نابسامانی های دوران اولیۀ جامعۀ سرمایه داری را مشاهده می کردند و شدیداً آنها را محکوم می کردند ولی  "رفع این نابسامانی ها را در عقل متفکر می دیدند."[3]

"سوسیالیسم برای آنان بیان حقیقت مطلق عقل و عدالت بود و تنها کافی بود کشف شود تا با نیروی خود دنیا را به تسلط خویش در آورد."

"باید نظام اجتماعی نو و کاملی اختراع میشد و چنین نظامی می بایستی از خارج، از طریق تبلیغات و حتی الامکان از طریق نمونه های آزمایشی به جامعه تحمیل می گردید."

"برای آنان سوسیالیسم سیستمی بود که کافی بود به آن پی برده شود تا از طرف همگان تصدیق شود که این سیستم بهترین نقشه برای بهترین جامعۀ ممکنه است."[4]

مارکس و انگلس سوسیالیسم تخیلی را مورد انتقاد دیالکتیکی و ریشه ای قرار دادند. آنها با دو کشف بزرگ (بینش ماتریالیستی تاریخ و راز تولید سرمایه داری) سوسیالیسم ماقبل خود را به یک آموزش (دکترین) سوسیالیستی علمی تبدیل نمودند. آنها سوسیالیسم را برای نخستین بار با جنبش کارگری امتزاج دادند و بدین طریق تیوری راهنمای عمل پرولتاریا، این گورکن نظام سرمایه داری و سازمان دهندۀ جامعۀ کمونیستی آینده، را تدوین نمودند.
*****

بر گرفته از کتاب مبانی و مفاهیم مارکسیسم


[1] - مارکس و انگلس: "مانفیست حزب کمونیست:
[2] - انگلس: "موخره بر مسایل اجتماعی روسیه"
[3] - انگلس: "انتی دورینگ"
[4] - انگلس: "انتی دورینگ"

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها