تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

اعلامیۀ سازمان انقلابی افغانستان

بریده باد دستان اشغالگران!

یکشنبه 21 حوت 1390 بار دیگر به حیث یکی دیگر از روزهای خونین، ثبت تاریخ کشور ما شد. شب هنگام یک تن از مزدوران روانی و وحشی امریکایی با داخل شدن به خانه های افراد بی دفاع ملکی و رگبار مسلسل، خون 17 تن از توده های زحمتکش و بی دفاع ولسوالی پنجوایی ولایت قندهار را که بیشتر آنان کودکان و زنان بودند، به زمین ریخت و 12 تن دیگر شان را زخمی ساخت. این جنایت، نه اولین و نه آخرین نوع از اعمال ضد انسانی و هیستریک اشغالگران امریکایی و متحدان آن علیه مردم افغانستان است. قبل بر این نیز امپریالیست های خون آشام و وحشی بدترین جنایات و توهین ها را علیه توده های ما روا داشته اند.

کشتار این زنان و کودکان در حالی صورت می گیرد که یک تن از جلادان زن به نام میلنی ویرور که سفیر اوبامای قاتل در امور زنان می باشد، در کنار بیرق این امپراتوری خونریز، خانم هایی از نوع «اندیشه» را برای ما «رهبر» می سازند و وزارت خارجۀ این اشغالگران به خانم هایی از نوع «درانی» جایزۀ «زن شجاع» را می دهند.

جنایت، بربریت و نظامی گری سرشت امپریالیزم را می سازد. اشغالگران امریکایی و متحدان آن با استخدام لومپن ترین و جانی ترین افراد در اردوی خود، تلاش دارند تا از یک طرف با پرداخت کم ترین معاش، جلو مصارف اضافی جنگی خود را بگیرند و از سوی دیگر کشورهای خود را از وجود چاقوکشان، آدم کشان، دزدان و رهزنان «پاک» سازند، اما اینکه این انسان های وحشی و روانی در کشورهای اشغال شده (افغانستان و عراق) به چه جنایاتی دست می زنند، برای اربابان شان هیچ ارزشی ندارد.

مزدوران وحشی اشغالگر با گرفتن عکس های «یادگاری» کنار اجساد، شاشیدن بر مرده ها، قتل عام کودکان و زنان، بمباران عروسی ها و محافل مردم، قطع اعضای بدن اجساد برای تفریح و سرگرمی، و استفاده از پیشرفته ترین و مهلک ترین سلاح ها در میدان جنگ (به گزارش روزنامۀ دنمارکی انفورمیشن (معلومات) وحشی گران ناتو تحت فرماندهی اشغالگران امریکایی از بم، موشک و نارنجک هایی دارای فاسفورس سفید در مناطق مسکونی استفاده کرده اند. اسناد افشاء شده نشان می دهد که نظامیان امریکایی بر روی یک هدف 20 تا 50 موشک حاوی فاسفورس سفید پرتاب نموده اند. در اثر اصابت این موشک ها پوست قربانی آتش می گیرد و هنگامی که آکسیجن به بدن برسد، آتش تا عمق بدن نفوذ می کند) ماهیت واقعی، پلید و غیر انسانی نظام سرمایه و امپریالیزم را به نمایش گذاشته اند.

دولت پوشالی کابل که یکی از مزدورترین و فاسدترین دولت ها در تاریخ کشور ما به شمار می رود، و لبالب از جنایتکاران خلقی ـ پرچمی، جهادی و طالبی است، با این که می داند هست و بود هر ثانیۀ دولت پوقانه ایی اش در دست کاخ سفید است، با ژست های بچگانه، اشک تمساح ریخته و «آخرین هشدارها» را به بادارانش صادر می کند تا بیشتر از این خون نریزند!! 

امپریالیست ها در افغانستان، عراق، لیبیا، سوریه، فلسطین و سایر کشورهای اشغالی و غیر اشغالی به خاطر منافع شان جوی هایی از خون توده های زحمتکش را جاری ساخته اند. هیچ کلمه ای نمی تواند عمق درد، رنج و بدبختی ملت های تحت ستم و جنایاتی را که بر آن ها می رود، به نمایش بگذارد. سازمان انقلابی افغانستان درینجا گوشه ای از جنایات ضد انسانی نظام سرمایه را که در کشورهای اشغالی توسط ماشین جنگی آن صورت گرفته، انعکاس می دهد تا آنانی که زیر بیرق این جلادان به «رهبری» و «شجاعت» می رسند، بدانند که مشاطه گران ارزان و بی مقدار امپریالیست های خونخوار اند.
مرگ بر امپریالیزم
در راه سوسیالیزم، به پیش!
سازمان انقلابی افغانستان
12 مارچ 2012


گوشه ای از جنایات و وحشی گری های امپریالیست ها


۱۳۹۰ اسفند ۱۷, چهارشنبه

اعلامیه


هشتم مارچ، روز زنان زحمتکش را گرامی می داریم!


صد و پنجاه و پنج سال پیش از امروز زنان کارگر فابریکۀ کتان شهر نیویارک علیه بربریت و حرص و آز سرمایه به پا خاستند و با اعتراضات و اعتصابات گستردۀ خود علیه شرایط سخت و غیر انسانی کار، کاخ سرمایه را به لرزه انداختند. این حرکت سرآغاز مبارزۀ زنان طبقۀ کارگر علیه سرمایه داری گردید. 

در سال 1908 کارگران فابریکۀ نساجی کتان شهر نیویارک به یادبود از این اعتراضات، دست به اعتصاب زدند اما مالک غدار و جانی فابریکه برای جلوگیری از سرایت این اعتصاب به سایر بخش ها، کارگران را در محل کار شان محبوس ساخت که در نتیجه 129 زن کارگر نیویارک در نتیجۀ آتش سوزی «تریانکل» در آتش سرمایه سوختند و خاکستر شدند.

کلارازتکین زن انقلابی آلمان به منظور گرامی داشت از مبارزۀ خستگی ناپذیر زنان طبقۀ کارگر، برای اولین بار در  دومین کنگرۀ سال 1910 حزب سوسیال دموکرات آلمان، 8 مارچ را به عنوان «روز مبارزۀ زنان» به کنگره پیشنهاد کرد که مورد تصویب کنگره قرار گرفت و بعد از آن همه ساله، این روز در سراسر دنیا تجلیل می گردد.

زنان و کودکان طبقات زحمتکش مخصوصاً طبقۀ کارگر در نظام سرمایه داری ارزان ترین نیروی کار به شمار رفته و به شکل وحشیانه مورد استثمار قرار می گیرند و در نظام فرسودۀ سرمایه جزئی از کالا پنداشته شده، در مارکیت های فحشا به فروش می رسند. در بسا از کشورها عاید این «سکتور» در تولید ناخالص داخلی کشور محاسبه شده، که به شکلِ سرمایه داران استثمارگر به زنان بدترین توهین ها را روا می دارند. همین استفادۀ ابزاری از زن باعث گردیده تا یکی از پر درآمدترین «صنعت»ها (سکس) مورد توجه جدی زالوهای سرمایه قرار گیرد.

استفادۀ ابزاری از زنان طبقات زحمتکش تنها مختص جوامع سرمایه داری و غربی نیست، بلکه این استفاده در جوامع نیمه فیودالی ـ مستعمره چون کشور ما به مراتب بدتر و وحشیانه تر صورت می گیرد. زنان طبقات زحمتکش در کشور ما با تجاوز امپریالیست ها زیر ستم چند لایه به سر می برند و در ده سال گذشته استعمار، بیشترین قربانی اش را از زنان گرفته است. هجوم وحشیانۀ اشغالگران امریکایی و متحدان آن زیر نام «رهایی» زنان از زیر یوغ امارت قرون وسطایی طالبی، حلقۀ ستم ملی، ستم طبقاتی و ستم جنسیتی را بیش از پیش بر گردن زنان کشور ما تنگ تر بست. اشغالگران با بازیچه قرار دادن زنان و شعار حقوق زن، به خرید و فروش زنان «سرشناس» از طریق انجوسازی، مدال دهی و نام دادن های «زن شجاع» پرداخته، تلاش می ورزند تا به وسیلۀ این گدی گک های سیاسی، زنان زحمتکش را به سراب ببرند. این جناوران در عین حال با پیشرفته ترین طیاره های جنگنده، زنان و همسران و برادران و فرزندان زنان را  قتل عام می کنند و زیر تیغ خونین اشغال قرار می دهند. اشغالگران ناتویی با این همه «دفاع از حقوق زنان» زنان را در خوست به وسیلۀ سگ می درانند، در کنرها بر مراسم عروسی شان بم می ریزند، در کندهار فرزندان شان را می کشند، در شیندند و بالابلوک خانواده های شان را با بم تکه و پارچه می کنند و در کندز و پکتیا عصمت و عفت آنان را تهدید می کنند، و...

طبقات حاکمه، بورژواهای کمپرادور و فیودالان که امروز ستون اساسی قدرت استعماری را در کشور ما می سازند، از طریق والی ها و قوماندانان شان بر زنان دهقانان و کارگران و به طور کلی زحمتکشان تجاوز می کنند که به طور اوسط هر هفته دو مورد تجاوز بر زنان در افغانستان ثبت می شود. جناوران وحشی جهادی و طالب گوش و گلو و بینی زنان را می برند و آن را علامت «مردانگی» شان جار می زنند. فاشیست های مذهبی ریشو از نوع «شورای علماء» با بی ریش هایی از نوع رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ دولت پوشالی، بر اساس قانون شرع زنان را اجازۀ بیرون شدن از خانه بدون محرم و «اختلاط» با مردان نمی دهند، در حالی که خود تا مغز استخوان زنباره های بد نام هستند، گو اینکه شریعت شان با زیر ناف شان بسته است. دولت پوشالی با همیاری اشغالگران، روز تا روز زنان زحمتکش را در فقر و نیستی و ناداری غرق می کنند. خودکشی، خودسوزی، روسپی گری و گدایی از پیامدهای دردناک سیاست های اشغالگرانۀ فعلی می باشد.

در حالی که زنان کشور ما کاردهای خونین استعمار و طبقات حاکمه را بر گرده های شان احساس می کنند، ستم جنسیتی نیز از ستم هایی است که جاهلان بنیادگرا، فاشیست های مذهبی و تکنوکرات ها از آن دست بردار نیستند، و هر کدام به نام «عفت» و «ناموس» زنان را زجر و شکنجه می هند، مورد خشونت قرار می دهند، آنان را به ماشین های چوچه کشی شان تبدیل کرده اند و «مردانگی» شان را بر تملک بی چون و چرا بر عاطفه و احساس و جسم آنان تثبیت می کنند.

در میان این همه ستم بر زنان، برگزاری هشتم مارچ به وسیلۀ سفارت خانه های اشغالگران، دولت پوشالی، انجوها، سازمان ها و گروه های «حقوق بشر» به رقابت چشمگیر درو کردن دالر و یورو مبدل شده است و سالانه صدها هزار یورو و دالر به نام زن و هشتم مارچ به جیب این و آن می ریزد و تلاش برای «فرا طبقاتی» ساختن این روز در هماهنگی کامل اشغالگران، دولت پوشالی، جامعۀ مدنی، انجوها و گروه های «چپ» و راست ادامه دارد.

هشتم مارچ، روز پر افتخار زنان طبقۀ کارگر و سایر طبقات زحمتکش می باشد که علیه استثمار به پاخاسته اند، این روز باید در میان غرش ماشین های کارخانه ها تجلیل شود، در میان فریاد هزاران زنی تجلیل شود که بر پیشانی شان چین خشم و قهر افتاده و با کینه و نفرت به سوی اشغالگران نگاه می کنند، و در میان شعله هایی تجلیل شود که بدن زمخت زنان زحمتکش را در آتش خشونت می سوزاند؛ در میان گلو بریدن ها، تجاوزها، گوش بری ها و انگشت بری هایی تجلیل شود که جنایت سالاران فاشیست امریکایی ـ ناتویی و پوشالی ـ جهادی ـ طالبی از آن دریغ نمی ورزند، نه در سالون های مفشن، لوکس، پر از دسته های گل با دالر و یوروی اشغالگران امریکایی و ناتویی.

سازمان انقلابی افغانستان باور دارد که زنان زحمتکش کشور وقتی به رهایی واقعی دست می یابند که در سازمان ها و تشکلات انقلابی متشکل شده و منحیث نیروی انقلابی در کنار مردان، درفش پر افتخار استقلال، آزادی و برابری را بر شانه ها کشیده و بر هر آن جریان و سازمان و گروه و حزبی که قامت بلند ایشان را به پای اشغالگران خم می کنند، تف بیاندازند و جوهر انقلابی شان را در راه رهایی توده های ستمدیدۀ افغانستان از زیر یوغ استعمار و استثمار صیقل زده و چون یلان بر قلۀ شامخ آزادگی شمشیر ساطع انتقام را بر حلق دژخیمان فرود آرند.

مرگ بر امپریالیزم
در راه سوسیالیزم، به پیش!

سازمان انقلابی افغانستان
8 مارچ 2012

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها