فلسفه یعنی دانش قوانین و حرکت عمومی طبیعت، جامعه و اندیشۀ
بشری و جایگاه انسان در جهان. فلسفه، جهان بینی، سیستم ایده ها و نکات نظر اساسی
تیوریک انسان نسبت به مجموع جهان است. "فلسفه تعمیم و جمع بندی معلومات
مربوط به طبیعت و جامعه است."[1]
فلسفه شکلی از ایدئولوژی اجتماعی است که به وسیلۀ پایۀ
اقتصادی معینی تعیین شده و به نوبۀ خود در خدمت آن قرار دارد.
موضوع و مسئلۀ اساسی فلسفه، رابطه میان اندیشه و وجود، میان
روح و ماده است. فلسفه و فیلسوفان به طور کلی مطابق پاسخی که به این سوال اساسی
میدهند به دو اردوگاه تقسیم می شوند. انگلس می گوید: "آنهائیکه مدعی بودند
روح قبل از طبیعت وجود داشته و بنابرین به نحوی از انحاء سر انجام خلقت جهان را
قبول داشتند (...) اردوگاه ایده آلیستی را تشکیل دادند و آنهائیکه طبیعت را مبداء
اساسی می شمردند، به مکاتب مختلف ماتریالیسم پیوستند."[2]
در زمینۀ فلسفه، میان ماتریالیسم و ایده آلیسم (و همچنان
دیالکتیک و متافزیک) پیوسته نبردی حاد جریان داشته است. فلسفه در جوامع طبقاتی
همواره سمت و خصلتی طبقاتی داشته و نبرد فلسفی در حقیقت انعکاسی از نبرد طبقاتی
است. فلسفۀ یک طبقه جهان بینی آن طبقه و یک ابزار مبارزۀ طبقاتی است. پیکار میان
ایده آلیسم و ماتریالیسم در جوامع طبقاتی همواره به نحو فشرده ای با مبارزات
طبقاتی در هر عصر پیوند داشته و آن را بازگو میکرده است. ماتریالیسم به طور کلی
پیوسته منعکس کنندۀ منافع طبقات مترقی هر عصر جهت تکامل جامعه بوده است، در حالیکه
ایده آلیسم همواره مبین منافع طبقات استثمارگر و سد راه تکامل جوامع بوده است.
در تاریخ فلسفه، مکاتب گوناگون فلسفۀ ایده آلیستی و نیز
مکاتب گوناگون فلسفۀ ماتریالیستی ظهور کرده اند. در دوران باستان در برخی از کشور
ها، به ویژه در یونان، یک مکتب ماتریالیسم بدوی و یک بینش دیالکتیکی خود به خودی
پدید آمد. در اروپای قرون وسطی، فلسفه به صورت ابزاری در خدمت خدا شناسی مذهب
کاتولیک و برای حفظ منافع کلیسا و فیودال ها در آمد. در قرون 17 و 18 میلادی به
دلیل تکامل علوم و نیاز های انقلابی بورژوازی آن زمان، ماتریالیسم مکانیکی در تمام
کشور های اروپای غربی رشد و گسترش یافت. در اواسط قرن 19، مارکس و انگلس با جمع
بندی از تجارب مبارزات پرولتاریا، دستاورد های علمی جدید را تعمیم داده و با
برخورد انتقادی به دیالکتیک و ماتریالیسم فلسفۀ کلاسیک آلمان و استخراج هستۀ معقول
آن، فلسفۀ مارکسیستی یعنی ماتریالیستی دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی را بنیان
گذاشتند. پیدایش فلسفۀ مارکسیستی انقلاب بزرگی در تاریخ فلسفه به شمار میرود.
فلسفۀ مارکسیستی جهان بینی و اسلوب پرولتاریا و سلاح نیرومند
طبقۀ کارگر و خلق های انقلابی برای شناخت علمی و دگرگونی انقلابی جهان است.
*****
بر گرفته از کتاب مبانی
و مفاهیم مارکسیسم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر