تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

متافزیک


متافزیک از نظر معنی لغوی عبارت است از شناخت آنچیزی که ماورای طبیعت و جهان محسوسات است. متافزیک جهان بینی و اسلوب مخالف و متضاد با دیالکتیک است. ویژگی متافزیک اینست که جهان را از یک نظر گاه  منفرد، یکجانبه و ساکن نگریسته، همه چیز ها را در جهان همواره جدا از یکدیگر و برای همیشه بی تغییر می داند و بر آنست که حتی اگر تغییری هم در کار باشد، فقط به صورت افزایش یا کاهش کمی یا تغییر مکان صورت می گیرد. دلیل این تغییر را هم نه در داخل بلکه در خارج از شئی و پدیده و ناشی از تحریک یک عامل خارجی جستجو می نماید. انگلس می گوید: "(متافزیک) در مقابل اشیای منفرد، ارتباط آنها را و در مقابل بودن آنها، شدن و از میان رفتن آنها را، و در مقابل سکونشان، حرکت شان را فراموش می کند. درختان جلوی مشاهدۀ جنگل را می گیرند."

در یک دوران طولانی از تاریخ، متافزیک همواره به ایده آلیسم وابسته بوده است. در عین حال، ماتریالیسم میکانیکی قرون 17 و 18 اروپا نیز ماهیت متافیزیکی دارد.

متافیزیک به وسیلۀ فیلسوفان قدیم به معانی مختلفی به کار رفته است، اما علیرغم این اختلافات، به طور کلی متافیزیک به معنی دانش ماده، روح، شعور، خدا، زمان، مکان وغیره بوده است. از آنجائی که این مسایل، مسایل اساسی فلسفه هستند، بنابر این متافیزیک به نام "فلسفۀ اولی" نیز نامیده می شود. اما پس از رشد بی سابقۀ علوم از قرن 17 به بعد، به ویژه در قرن 18 و پیدایش ماتریالیسم مکانیکی، متافیزیک به صورت یک تفکر موهوم، ضد علمی و جدا از واقعیت در نظر گرفته شد و مورد تمسخر و تحقیر واقع گردید. آنگاه کانت و طرفدارانش و فیلسوفان "پوزیتیویتیست" به نفی متافیزیک بر خاستند و پس از آن هگل با تکامل دادن یک سیستم دیالکتیکی ایده آلیستی ضربۀ عظیمی به متافیزیک وارد آورد. معهذا، جوهر واقعی متافیزیک فقط با پیدایش دیالکتیک ماتریالیستی مارکسیستی افشائ گردید.
*****

بر گرفته از کتاب مبانی و مفاهیم مارکسیسم

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها