تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

ماتریالیسم بدوی


ماتریالیسم بدوی که ماتریالیسم خود بخودی نیز گفته می شود تیوری ای است که منشاء جهان را در یک یا چند حالت معین ماده می داند. این نخستین بینش ماتریالیستی است که انسان به طور خودبخودی در جریان شناخت جهان به آن دست یافته است. در چین باستان، "تیوری عناصر پنجگانه" (مغز، چوب، آب، آتش و خاک) را پنج عنصر مادی پایه یی می دانستند که جهان را تشکیل میدهند. در یونان باستان، فیلسوفانی چون طالس (547 – 624 ق. م. )، آناکسیمن (525 – 585 ق. م.)، هراکلیت (470 – 530 ق. م.) و دموکریت (370 – 460) به ترتیب عنصر اولیه جهان را آب، آتش، اتم و هوا تصور می کردند. در هند قدیم مکتب سامکیسا معتقد بود که تمام چیز ها از "چهار بزرگی" یعنی آب، خاک، آتش و باد تشکیل شده است.

تمام این تیوری ها و تیوری های مشابه به قلمرو ماتریالیسم بدوی تعلق دارند. انگلس می گوید که ماتریالیسم بدوی "ماتریالیسم طبیعی و خودبخودی است که در مرحلۀ نخست تکامل خود به طور طبیعی و به عنوان امری بدیهی وحدتی را در تنوع بی پایان پدیده های طبیعت مشاهده می کند و آن را در چیزی آشکارا اجتماعی، در یک جسم معین جستجو می کند."[1]

دستاورد های ماتریالیست های بدوی به قرار زیراند:
1-      آنان جهان را متشکل از ماده و نه مخلوق خدا می دانند و تصدیق می کنند که عنصر اولیۀ جهان ماده است.
2-      آنان می کوشند پیدایش اشیاء و پدیده ها را به وسیلۀ روند های تکاملی و دگرگونی ماده توضیح دهند و به این ترتیب به یک تفکر دیالکتیکی ابتدایی دست می یابند.

ماتریالیسم بدوی در عصر جامعۀ برده داری یعنی هنگامیکه انسان ها در پراتیک تولید به آزمایش و تحلیل پدیده های طبیعی پرداخته و در زندگی اجتماعی نیز علیه بینش های مذهبی و قبیله ای و اخلاقی ارادۀ آسمانی به مبارزه بر می خاستند پیدایش و تکامل یافت. پیدایش این ماتریالیسم در جامعۀ باستانی گام بزرگی در رشد و تکامل اندیشۀ بشری و نخستین مرحله از مراحل تکامل ماتریالیسم بود.

ماتریالیسم بدوی از همان آغاز به مبارزۀ رویارو با ایده آلیسم دست ز. اما با اینکه جوهر اندیشۀ ماتریالیسم بدوی جوهر راستین است (زیرا جهان را مادی می داند) ولی به دلایل محدودیت های تاریخی و طبقاتی و به دلیل سطح نازل شناخت علمی، این ماتریالیسم در مرحلۀ محسوسات و مشاهده باقی مانده و بر استدلال علمی متکی نیست. به علاوه، در توضیح پدیده های تاریخی و اجتماعی نیز ایده آلیست است. به همین دلایل نیز این ماتریالیسم بدوی دوران باستان نتوانست در مقابل تهاجم بعدی متافزیک و ایده آلیسم قرون وسطی مقاومت نماید و غلبۀ کامل ماتریالیسم بر متافزیک و ایده آلیسم فقط می توانست به پیدایش ماتریالیسم دیالکتیکی موکول گردد.

*****

بر گرفته از کتاب مبانی و مفاهیم مارکسیسم


[1] - انگلس: "دیالکتیک طبیعت"

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها