منشاء طبقاتی اصطلاحی است که با
موقعیت طبقاتی متفاوت است. منظور از منشاء طبقاتی یک فرد یا افرادی از جامعه
موقعیت و وضعیت طبقاتی محیط اجتماعی است که آن فرد یا افراد در آن پرورش یافته
اند. مثلاً موقعیت طبقاتی خانوادگی، یک ملاک اصلی تعیین منشاء طبقاتی افراد جامعه
است.
موضع طبقاتی نیز از منشاء طبقاتی
و موقعیت طبقاتی متمایز است. در هر جامعه، علاوه بر طبقات اصلی متخاصم، گروه های
اجتماعی بینابینی نیز موجود اند. این گروه ها در مبارزات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
خود مواضع و نقطه نظر هایی اتخاذ می کنند که در آخرین تحلیل همیشه به نفع یکی از
طبقات متخاصم خواهد بود. لکن از جانب دیگر، همۀ اعضای یک طبقه لزوماً از منافع
طبقاتی طبقۀ خود در یک شرایط و اوضاع و احوال سیاسی معین دفاع نمی کنند: مانند اریستوکراسی کارگری که بخش کوچکی از
کارگران کشور های سرمایه داری امپریالیستی را تشکیل میدهند، به جای دفاع از منافع
طبقۀ کارگر به حمایت از بورژوازی بر می خیزد، و یا مانند "صنوف متوسط"
که به قول مارکس: "... اگر آنها انقلابی اند تنها از این جهت است که در معرض
این خطر اند که به صفوف پرولتاریا رانده شوند، لذا از منافع آنی خود دفاع نمی
کنند، بلکه از مصالح آتی خویش مدافعه می نمایند. پس نظریات خویش را ترک می گویند
تا نظر پرولتاریا را بپذیرند."[1]
در مورد روشنفکران انقلابی، لنین
خاطر نشان می سازد که معیار اصلی تشخیص مارکسیست های واقعی از غیر واقعی عبارت است
از اتخاذ نقطه نظر و موضع طبقاتی پرولتاریا و پراتیک انقلابی در خدمت این طبقه.
*****
بر گرفته از کتاب مبانی
و مفاهیم مارکسیسم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر