تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۲ فروردین ۱۸, یکشنبه

پرسش و پاسخ

د –  بخش فلسفه


 333-   فلسفه را تعریف و بگوئید که از چه بحث  میکند؟
جواب : فلسفه عبارت از کلی ترین قوانین حاکم بر طبیعت, جامعه و انسان می باشد که رابطه میان تمام علوم را توضیح میدارد.
334-   فلسفه مارکسیستی از چه بحث میکند؟
جواب: فلسفه مارکسیستی رابطه میان ماده و روح را به بحث می گیرد.
335-  مضمون فلسفه مارکسیستی چه است؟
جواب: مضمون فلسفه مارکسیستی، ماتریالزم دیالکتیک است.
336-   ماتریالزم دیالکتیک چگونه شکل گرفت؟
 جواب: مارکس پیشوای پرولتاریای جهان، ماتریالیزم فویرباخ را که جنبه متافزیکی داشت را با دیالکتیک هگل که جنبه ایدیالیستی داشت یکجا نمود و با حذف متافزیک فویرباخ و ایدیالیزم هگل و ادغام و تکامل دادن آنها، ماتریالیزم دیالکتیک فلسفه مارکسیستی را تدوین نمود.
337-   ماتریالیزم تاریخی چه است؟
جواب: تطبیق ماتریالیزم دیالکتیک بر تاریخ جامعه بشری را ماتریالیزم تاریخی مینامند.
338-   چهار قانون دیالکتیک کدام ها اند؟
جواب: ارتباط، حرکت، تغییرات کمی به تغییرات کیفی و تضاد. 
تمام اشیا و پدیده باهم ارتباط دارد و بر یکدیگر تاثیر میگذارند، هیچ چیزی در جهان مجرد و به طور تصادفی خلق نشده است. آفتاب بر گیاه، گیاه بر حیوان و زمین بر هر دو و خورشید با همه ارتباط و تاثیر دارد.
  در جهان  چیزی نیست که حرکت نداشته باشد. این حرکت دینامیزم درونی پدیده ها را نشان میدهد و به معنی حرکت میکانیکی ازدیاد و از جایی به جایی قرار گرفتن نیست. مثلاً تمام اشیا از یک حالت دنی به حالت عالی به پیش میروند. حیات از ماقبل تک سلولی ها به حیوانات و نباتات عالی پُر سلولی ارتقا می یابند و جوامع عقب مانده بعد از دوران حیات اولیه با گذار از چهار دوره به جامعه عالی کمونیستی میرسد.
تا زمانیکه در کمیت یک پدیده تغییر به وجود نیاید ممکن نیست تغییر کیفی درآن پیدا شود. مثلاً تا آب صد درجه سانتی گرید حرارت نگیرد به جوش نمی آید و یا تا زمانیکه کمیت پرولتاریای انقلابی افزایش پیدا نکند ممکن نیست، انقلاب پرولتاریایی به پیروزی برسد.
تمام اشیا و پدیده ها بر اساس تضاد درونی که دارای دو جهت است،  تکامل میکنند. یک جهت تضاد بر دیگری غالب شده و پدیده ها را از یک حالت به حالت پیشرفته تر در می آورد. مبارزه میان پرولتاریا و بورژوازی است که جامعه جدید سوسیالیستی و بعد کمونیستی به میان می آید.
در تمام پدیده های جهان تضاد وجود دارد و اگر تضاد وجود نداشته باشد، حرکت و تکامل به میان آمده نمیتواند. در اجتماع  تضاد میان برده و برده دار، دهقان و فئودال، پرولتاریا و بورژوازی، میان انسان و طبیعت همیشه وجود دارد.  بدن انسان با دهها تضاد قادر به کار و پیشرفت است. مثل انابولیزم و کتابولیزم (ترمیم و تخریب) فشار بالا و پائین، انقباض و انبساط عضلات (فلیکشن و استنشن) و موارد دیگر.
339-   جوهر دیالکتیک مارکسیستی چیست؟
جواب: جوهر دیالکتیک مارکسیستی قانون تضاد است. زیرا بر اساس این قانون، حرکت و تکامل به میان می آید.
340-   ماشین و یا مرکز تولید فکر و ایده چیست؟
جواب: این مرکز دماغ است که عالی ترین شکل ماده است. هرچه تناسب میان مغز و جسم یک حیوان کمتر باشد به همان اندازه، این حیوان بهتر و بیشتر تفکر کرده میتواند. مثلا تناسب میان این دو چیز نزد انسان 45 است درحالیکه نزد موجودات حیوانی دیگر از 60 کمتر نیست.
341-   فکر چگونه از مغز تراوش می یابد؟
جواب:  این تراوش به شکل عادی مثل تراوش  صفرا از جگر و یا انسولین از پانقراس نیست. زیرا تفکر که تراوش مغز است بر هیچ یک از حواس پنجگانه ای ما اثر نمیگذارد. در صورتیکه مغز از میان برود هیچ ایده و تفکری به وجود آمده نمیتواند. به این صورت هیچ روح و یا ایده ای مغز را ساخته نمیتواند، بلکه این مغز است که روح و ایده را میسازد.
342-   ماده چیست؟
جواب: هر چیزی که بر یکی از حواس پنجگانه ای ما اثر بگذارد ماده است.
343 - در کجای ماده صورت میگیرد؟
جواب: چون گفتیم که با مبارزه ای دو جهت تضاد است که تکامل به وجود می آید و چون این تضاد در درون پدیده ها وجود دارد، لذا تکامل در درون پدیده ها به وجود می آید و عوامل بیرونی، در صورتیکه چنین تضادی در درون وجود نداشته باشد، قادر به ایجاد تکامل شده نمیتواند.
344-   عوامل بیرونی بر تکامل پدیده ها تاثیری ندارد؟
جواب:  از نظر فلسفه مارکسیستی عموماً عوامل درونی پدیده ها اساس تکامل و عوامل بیرونی شرط تکامل را میسازند. عوامل شرطی فقط در کُند و تُند کردن تکامل نقش دارند.
345-   ماده خلق و یا از بین میرود؟
جواب: ماده نه خلق و نه از بین میرود، در حالیکه از یک حالت به حالت دیگر که همان تکامل است، تغییر می یابد. اگر تمام کاینات با هم یکجا شوند، قادر به از بین بردن یک الکترون  و یا  ساختن الکترونی نمیباشند. لذا از هیچ چیزی، چیزی آفریده شدن، تفکر احمقانه است.
346-   تکامل میان موجودات حیه از حالت دنی به عالی چطور به میان می آید؟
جواب: این تکامل از اثر تغییر ناگهانی در حجره که موتاسیون نامیده میشود، به میان  می آید. اما این تغییر تصادفی نیست. اما تا هنوز زیست شناسان علت اصلی آنرا در زمان معینی درک نکرده اند. چون همیشه این تکامل پیشرونده است پس قوانین و رمز های خاصی دارد که تا هنوز بشریت آنرا ندانسته است.
347-   ماتریالیست و ایدیالیست کی ها اند؟
جواب: ماتریالیست به آنانی گفته میشود که تقدم ماده بر ایده را قبول داشته و ایده را تراوشی از عالی ترین نوع ماده که مغز است قبول نماید و به عکس ایدیالیست به کسانی اطلاق میگردد که تقدم ایده را بر ماده قبول نماید و به این باور باشد که تمام جهان مادی به وسیله ای یک روح کلی و یا ایدة مطلق پیدا شده باشد.
348-   ایدیالیست عینی کیست؟
جواب: ایدیالیست عینی کسی است که آفرینندة جهان مادی یک فکر قوی و یا یک ایدة مطلق  است که نزد بسیاری ازین ایدیالیست ها «خدا» نامیده میشود.
349-   ایدیالیست ذهنی کیست؟
جواب: ایدیالیست ذهنی کسی است که به موجودیت شی مادی در جهان اصلاً باور ندارد  و میگوید که این حواس ماست که چنین اشیایی را خلق میکند که اگر حواس ما کار نکند، اصلاً هیچ شی یی وجود ندارد، آنچه ما می بینیم فقط تصویر اشیاست که ذهن ما آنها را به تصویر میکشد.  
350-   وقتی ما اشیا را لمس میکنیم، آنرا در می یابیم و میدانیم. اگر قوه لامسة ما کار نکند، پس چنین ماده ای را لمس کرده و آنرا موجودی به حساب آورده میتوانیم؟
جواب: قوة لامسة ما هم چیز مادی است که از رشته های عصبی ساخته شده اند. تجارب علمی نشان میدهند که حتی قبل از آنکه حیات به وجود آید دنیای مادی غیر از حیات وجود داشته است.  پس این احساس ما نیست که اشیای مادی را آفریده باشد، بلکه شی مادی به نام مغز، احساس را آفریده است.
351-   در صورتیکه مغز وجود نداشته باشد، آیا فکری به وجود آمده میتواند؟
جواب: چون درخت، سنگ و دیوار مغز ندارند، پس فکر کرده نمیتوانند. لذا باید اول مغز وجود داشته باشد که بعد فکر پیدا شود و چون مغز برخی از وجود مادی انسان است، لذا اول باید شی مادی مثل مغز به وجود آید که بعد فکر پیدا شود و این نشان میدهد که ماده بر فکر تقدم دارد.
352-   شعور چیست؟
جواب: شعور، انعکاس جهان مادی در مغز است. مغز از تکامل پیشرفته ترین ماده به وجود آمده است. ماده بدون شعور میتواند وجود داشته باشد، اما شعور بدون ماده وجود داشته نمیتواند.
353-   دیالکتیک یعنی چی؟
جواب: دیالکتیک از کلمة یونانی دیالگو گرفته شده که جر و بحث معنی دارد.
354-   سه باور اصلی ایدیالیست ها کدام ها اند؟
جواب: ایدیالیست ها باور دارند که 1 – فکر و شعور مقدم بر ماده وجود دارد و ماده را آفریده است. 2 – تمام اشیا فقط در ذهن انسان وجود دارد. 3 -  فکر ما دنیا را پیدا کرده است.
355-   سه قانون ماتریالیزم چیستند؟
جواب:  سه قانون ماتریالیزم عبارتند از : 1- تمام جهان مادی است. 2 – ماده خارج از ذهن ما وجود دارد و  متقدم بر ایده  و خالق آن میباشد. 3 – جهان شناختنی است.
356-   نگاه ماتریالیست ها و ایدیالیست ها به قانونمندی جهان چگونه است؟
جواب: ماتریالیست ها جهان را تصادفی نه که کوچکترین تا بزرگترین حرکت در آن را ناشی از قانونمندی های خاصی میدانند که بر جهان حاکم اند، اما ایدیالیست ها جهان را محل تصادفات دانسته که این تصادفات را ناشی از تصمیم روح کلی میدانند.
357-   فلسفه مارکسیستی و فلاسفه دیگر در نگرش به جهان چه تفاوتی دارند؟
جواب: فلسفه مارکسیستی جهان را برای تغییر و فلاسفه دیگر برای تشریح مورد ارزیابی قرار میدهند.
358-   مائوتسه دون کدام بخش های فلسفه  را توضیح و تکامل داده است؟
جواب: در موارد پراتیک و تضاد.
359-   رابطه میان تئوری و پراتیک چگونه است؟
جواب: پراتیک اساس و سرچشمة تئوری است. از پراتیک است که تئوری به دست می آید و تئوری به دست آمده  بار دیگر در پراتیک نفوذ کرده، آنرا هدایت مینماید و این پراتیک عالی تر و متکامل تر میباشد. به این صورت فورمول پراتیک - تئوری – پراتیک به دست می آید.
360-   راسیونالیزم و امپرییزم چیستند؟
جواب: راسیونالیزم به شیوة تفکری گفته میشود که به تئوری پر بها و به پراتیک کم بها میدهد و به عکس امپرییزم به شیوة تفکری اطلاق میگردد که به پراتیک پر بها و به تئوری کم بها میدهند.
361-   به صورت کلی چند نوع پراتیک وجود دارد؟
جواب: سه نوع پراتیک که شامل پراتیک مبارزه طبقاتی، پراتیک مبارزه تولیدی و پراتیک آزمون های علمی می باشد.
362-   در یک پدیده چه زمانی میتوان تغییر خوب به وجود آورد؟
جواب: زمانی که از پدیده شناخت تعقلی وجود داشته باشد.
363-   شناخت بر چند قسم است؟
جواب:  شناخت بر دو قسم است. شناخت حسی و شناخت تعقلی. شناخت حسی عبارت از دانستن ظواهر و روابط بیرونی یک پدیده و شناخت تعقلی دانستن روابط درونی یک پدیده را می نامند.
364-   چرا در درون تمام پدیده ها تضاد وجود دارد؟
جواب: چون تضاد است که حرکت و تکامل را به وجود می آورد. اگر این تضاد در درون پدیده ها وجود نمی داشت، دنیا بی حرکت و ایستا می بود.
365-   تضاد چند جهت دارد؟
جواب: تضاد دو جهت دارد که یکطرف آن عمده و طرف دیگر آن غیر عمده میباشد.
366-   جهت عمده و غیر عمده تضاد را با مثالی روشن بسازید.
جواب: مثلاً در جامعه سرمایه داری دو طرف تضاد را بورژوازی و پرولتاریا میسازند. تا زمانیکه سرمایه داری ابزار تولید را در اختیار دارد و بر حاکمیت جامعه مسلط می باشد، سرمایه داری جهت عمده و پرولتاریا جهت غیر عمده تضاد را میسازد .
367-   تضاد اصلی و غیر اصلی چیست؟
جواب: در هر پدیده یک تضاد اصلی است و تضاد های دیگر فرعی میباشند. مثلاً در جامعه سرمایه داری تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی تضاد اصلی و تضاد های دیگر غیر اصلی و یا فرعی میباشند.
368-   تضاد عمده و اساسی چیست؟
جواب: تضاد عمده آنست که سیما و حرکت پدیده را تعیین میکند، اما تضاد اساسی صرف در تعیین سیمای جامعه نقش دارد. مثلاً در شرایط کنونی تضاد میان خلقها و امپریالیزم تضاد عمده جهانی و تضاد میان امپریالیست ها و تضاد میان کار و سرمایه دو تضاد غیر عمده، اما اساسی میباشند.
369-   عام بودن و خاص بودن تضاد چیست؟
جواب: عام بودن به این معنی که در سرتاسر یک پدیده تضاد وجود دارد و خاص بودن به این معنی که این پدیده در وضعیت های گوناگونی و با حالات جدید، تضاد خاص خود را دارد.
370-   عام بودن و خاص بودن تضاد را با مثال روشن سازید.
جواب: مثلاً در سه فورماسیون طبقاتی (برده داری، فئودالی و سرمایه داری) تضاد طبقاتی وجود دارد، اما خاص بودن اینکه این تضاد در جامعه بردگی تضاد میان برده و برده دار است، در جامعه فئودالی تضاد میان دهقان و فئودال و در جامعه سرمایه داری تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی است.
371-   تضاد عام و خاص چیست؟
جواب: تضاد عام اینکه در جهان هیچ پدیده ای بدون تضاد وجود ندارد، اما هر پدیده تضاد خاص خود را دارد و این تضاد ها فرق دارند.
372-   قانون نفی نفی چیست؟
جواب: دو جهت تضاد که به عمده و غیر عمده تقسیم میشود و جهت عمده همیشه جهت غیر عمده را نفی میکند و به این صورت پدیده نو به میان آمده، پدیدة کهنه نفی میشود که  این قانون را نفی نفی می نامند.
373-   از نظر فلسفی چرا جامعه سوسیالیستی میتواند به سرمایه داری عقبگرد نماید، ولی سرمایه داری قادر به رجعت به فئودالی نیست؟
جواب: در جامعه فئودالی تضاد عمده میان دهقانان و فئودالان است و به تغییر این جامعه به سرمایه داری تضاد جدیدی که میان پرولتاریا و بورژوازی است عمده میگردد که به اینصورت راه برگشت کاملاً مسدود میگردد، اما با تغییر جامعه سرمایه داری  به سوسیالیستی تضاد تغییر نکرده، فقط جهت های این تضاد تغییر میخورند. در جامعه سوسیالیستی نیز تضاد میان پرولتاریا و بورژوازی است. فرق آن درین دو دوره در این است که  در سرمایه داری سرمایه دار حاکم و پرولتاریا محکوم است، اما در جامعه سوسیالیستی پرولتاریا حاکم و سرمایه دار محکوم میباشد. لذا برگشت جامعه سوسیالیستی به سرمایه داری محتمل است.  

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها