تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

آنارشیسم


آنارشیسم یک ایدئولوژی خرده بورژوائی تخیلی و ضد انقلابی و جریانی است که مبارزۀ طبقاتی متشکل و به طور کلی هرگونه تشکیلات سیاسی و انضباط را رد می کند و خواستار تحقق به اصطلاح "آزادی مطلق"، عدالت و برابری از طریق لغو کلیۀ ارکان های قدرت دولتی است. این جریان در اواسط و اواخر قرن نوزدهم در اروپا به وجود آمد و به ویژه در کشور های ایتالیا، اسپانیا، فرانسه و سویس از یک نفوذ قابل ملاحظه در جنبش کارگری برخوردار بود. آنارشیسم به مثابۀ یک شکل خاص ایدئولوژی بورژوائی در تضاد آشتی ناپذیر با سوسیالیسم علمی قرار دارد. آنارشیسم ضرورت مبارزۀ سیاسی رهائی بخش طبقۀ کارگر، نقش رهبری کنندۀ حزب مارکسیستی لنینیستی و ضرورت انقلاب اجتماعی و دیکتاتوری پرولتاریا را نفی می کند و به عوض آن خواستار یک مبارزۀ اجتماعی "بلاواسط" و اعتصاب عمومی در مقیاس بین المللی است تا بدینوسیله با یک اقدام قهری ناگهانی و یک بارۀ نیرو های اجتماعی مخالف، نظام سرمایه داری بر چیده شود به جای آن به اصطلاح سوسیالیسم بدون سازمان و قوۀ قهریۀ مستقر شود. آنارشیسم با جمله پردازی های رادیکال و در واقع ضد انقلابی و تبلیغ شیوه های تروریستی، جنبش کارگری را گمراه و پراکنده می سازد و آن را عملاً در زیر سلطۀ همان نظام سرمایه داری (که در حرف خواهان برچیدن آنست) نگه میدارد.

استالین در مقالۀ "آنارشیسم و سوسیالیسم" می نویسد که آنارشیسم چیزی جز جمله پردازی های کلی علیه استثمار عرضه نکرده است و آنارشیسم نه از ریشه های استثمار سرمایه داری و قانونمندی تکامل اجتماعی که از سرمایه داری به سوسیالیسم می انجامد چیزی میداند و نه از نقش مبارزۀ طبقاتی متشکل پرولتاریائی به مثابۀ نیروی تحقق سوسیالیسم.

بنیان گذاران آنارشیسم عبارت بودند از: ویلیام گودوین انگلیسی (از 1756 تا 1836) و پرودون فرانسوی (از 1809 تا 1856).

نظرات پرودون تحت عنوان "پرودونیسم" زمانی در جنبش کارگری فرانسه و سایر کشور های اروپای غربی (بلژیک، سویس، ایتالیا، اسپانیا) نفوذ فراوان داشت. مارکس برای اولین بار در سال 1847 در کتاب "فقر فلسفه" در پاسخ به اثر پرودون موسوم به "فلسفۀ فقر"، آموزش های فلسفی و اقتصادی پرودون را به زیر تازیانۀ انتقاد کشید و ماهیت ایده آلیستی و خرده بورژوائی آن را افشاء نمود. مارکس و انگلس در دهۀ پنجاه قرن نوزدهم به کرات "پرودونیسم" را که در آن زمان یکی از موانع عمدۀ ایدئولوژیک در برابر پیشروی سوسیالیسم علمی در جنبش کارگری اروپای غربی بود، افشا نموده با آن به مبارزه پرداختند.

در کنگرۀ لوزان "انترناسیونال" اول (1867) ضربۀ سختی بر "پرودونیست ها وارد آمد. "کمون پاریس" که به گفتۀ مارکس "عمدتاً یک دولت طبقۀ کارگر"  بود صحت تئوری های مارکس را در زمینۀ مبارزۀ طبقاتی، انقلاب و دولت نشان داد و در عمل پرودونیسم را رد کرد. به همین جهت، انگلس در سال 1891، خاطر نشان ساخت که "کمون پاریس گور مکتب سوسیالیستی پرودون بود. این مکتب امروز از محافل کارگری فرانسه طرد شده، دراینجا اینک به طور انکار ناپذیری (...) تئوری مارکس حاکم است."

از جمله مبلغین و نمایندگان دیگر آنارشیسم میتوان از ماکس اشتینر آلمانی و باکونین روسی نام برد.

باکونین و هواداران وی در سال های 60 قرن نوزدهم میلادی، سازمان های مخفی مختلفی تشکیل دادند. آنها چنین به درون انترناسیونال کارگری خزیده و با همۀ وسایل تلاش داشتند رهبری آن را در دست گیرند و از این طریق اندیشه های آنارشیستی و خرابکارانۀ خود را سهل تر به جنبش کارگری بین المللی تزریق کنند. مارکس و انگلس مبارزۀ سر سخت و آشتی ناپذیری را علیه فعالیت های خرابکارانۀ باکونین و هوادارانش دامن زدند و آنها را به مثابۀ خائنین به امر طبقۀ کارگر افشاء نمودند. در نتیجۀ مبارزۀ خستگی ناپذیر مارکس و انگلس، کنگرۀ لاهۀ انترناسیونال اول، باکونین و هوادارانش را از انترناسیونال اخراج نمود.

با نفوذ روز افزون اندیشه های درخشان سوسیالیسم علمی و پیروزی های آن در مقیاس جهانی و به ویژه پس از پیروزی انقلاب کبیر اکتوبر به رهبری لنین، ضربه های مهلکی بر آنارشیسم وارد آمد.
*****

بر گرفته از کتاب مبانی و مفاهیم مارکسیسم

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها