تئـــــوری و پراتـــــیک انـــــقلابی

عکس من
"ما به شکل گروه فشرده ی کوچکی در راهی پر از پرتگاه و دشوار دست یکدیگر را محکم گرفته و به پیش می رویم. دشمنان از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقریباً همیشه باید از زیر آتش آنها بگذریم. اتحاد ما بنابر تصمیم آزادانه ی ما است. تصمیمی که همانا برای آن گرفته ایم که با دشمنان پیکار کنیم و در منجلاب مجاورمان در نغلطیم که سکنه اش از همان آغاز ما را به علت این که به صورت دسته ای خاصی مجزا شده نه طریق مصالحه بلکه طریق مبارزه را بر گزیده ایم، سرزنش نمود اند.(...)! بلی، آقایان، شما آزادید ...هر کجا...دلتان می خواهد بروید ولو آنکه منجلاب باشد؛ ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به آنجا حاضریم در حدود توانائی خود کمک نمائیم. ولی در این صورت اقلاً دست از ما بر دارید و به ما نچسبید و کلمه ی بزرگ آزادی را ملوث نکنید. زیرا که آخر ما هم "آزادیم" هر کجا می خواهیم برویم و آزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه را به سوی منجلاب کج می کند، مبارزه نمائیم!"(چه باید کرد؟)- لنین

۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

درباره سیاست (قسمت اول)

در برابر موج ضد کمونیستی که اینک برخاسته است، سیاست ما اهمیتی قاطع کسب می کند. ولی بسیاری از کادر های ما هنوز در نیافته اند که سیاست حزب در دورۀ کنونی باید با سیاست وی در دورۀ انقلاب ارضی تفاوت بسیار داشته باشد. باید این نکته را دریافت که در تمام دوران جنگ مقاومت ضد جاپانی، در هر شرایطی که پیش آید، حزب ما سیاست خود را در مورد جبهه متحد ملی ضد جاپانی عوض نخواهد کرد؛ و بسیاری از سیاست هایی که در دوران ده ساله انقلاب ارضی به کار رفت نمی تواند در لحظه کنونی به همان صورت از سر گرفته شود. به ویژه امروز در دورۀ مقاومت ضد جاپانی نمی توان هیچ یک از سیاست های چپ روانۀ افراطی متعددی را که در دورۀ اخیر انقلاب ارضی اتخاذ شد عملی ساخت؛ سیاست های مذکور در همان دوره هم اشتباه آمیز بود، زیرا که از عدم درک این دو خصوصیت اساسی انقلاب چین ناشی می شد: یکی اینکه انقلاب چین انقلاب بورژوا دمکراتیک است در کشور نیمه مستعمره و دیگر اینکه انقلاب چین انقلابی متمادی است. مثلاً در آن موقع چنین تصور می شد که پنجمین عملیات "محاصره و سرکوب" و مبارزه ما علیه آن نبردی است قطعی بین دو راه: راه انقلاب و راه ضد انقلاب؛ در آن موقع از بین بردن اقتصادی بورژوازی (سیاست کار و سیاست مالی چپ روانه افراطی) و دهقانان مرفه (واگذاری زمین های بد به آنها) و از بین بردن جسمانی مالکان ارضی (امتناع از واگذاری زمین به آنها) صورت می گرفت؛ نسبت به روشنفکران اعمال فشار می شد؛ در مورد سرکوب ضد انقلابیون انحراف " چپ " وجود داشت؛ کمونیست ها ارگان های قدرت را کاملاً در انحصار خود داشتند؛ کمونیسم هدف آموزش همگانی قرار گرفت؛ سیاست نظامی چپ روانه افراطی (حمله بر شهر های بزرگ و نفی جنگ پارتیزانی) و در کار مناطق سفید، سیاست پوچیستی اجراء می گردید و در داخل حزب در مجازات های انضباطی زیاده روی می شد و غیره. این سیاست های چپ روانه افراطی، مظهری از اپورتونیسم "چپ" بود، نقطه مقابل اپورتونیسم راست چن دو سیو بود که در دورۀ اخیر جنگ اول انقلابی به ظهور رسید. در دورۀ مذکور فقط وحدت بود و مبارزه نبود و حال آنکه در دورۀ اخیر انقلاب ارضی فقط مبارزه بود و وحدت نبود (به استثنای وحدت با توده های اصلی دهقانان)، این ها بارزترین نمونه دو سیاست افراطی است و هر کدام از آنها به حزب و انقلاب زیان بزرگی رسانید.

امروزه سیاست ما در مورد جبهه متحد ملی ضد جاپانی عبارت نیست از وحدت به تنهایی و اعراض از مبارزه و نیز عبارت نیست از مبارزه به تنهایی و اعراض از وحدت، بلکه وحدت و مبارزه را با هم ترکیب می کند و به طور مشخص عبارت است از:

1-  اتحاد تمام مردم که هوادار مقاومت در برابر جاپان اند (یعنی کلیه کارگران، دهقانان، سربازان، روشنفکران و صاحبان صنایع و تجارت که هوادار مقاومت علیه جاپان اند) در جبهه متحد ملی ضد جاپانی.
2- کاربرد سیاست استقلال و عدم وابستگی در درون جبهه متحد، استقلال همانقدر ضروری است که وحدت.
3- در زمینه استراتژی نظامی، مبادرت مستقلانه و مبتکرانه به جنگ پارتیزانی در دائره استراتژی واحد؛ جنگ پارتیزانی اساسی است ولی در شرایط مساعد از جنگ متحرک نباید صرف نظر کرد.
4-  در مبارزه با سرسختان ضد کمونیست، بهره برداری از تضاد ها، جلب اکثریت، مبارزه با اقلیت، درهم شکستن یکایک دشمنان؛ حق داشتن، سود جستن و اندازه نگهداشتن.
5- سیاست ما در مناطق تحت اشغال دشمن و تحت سلطه گومیندان عبارتست از گسترش حداکثر جبهه متحد از یک طرف و مخفی کاری و فشردگی از طرف دیگر، یعنی از لحاظ شکل سازمانی و مبارزاتی سیاست ما باید مبتنی باشد بر مخفی کاری و فشردگی، کار طولانی در حالت مخفی، جمع آوری نیرو و انتظار فرصت مناسب.
6- در مناسبات با طبقات مختلف کشور، سیاست اساسی ما عبارت است از توسعه نیرو های مترقی، جلب نیرو های بینابینی و منفرد ساختن نیرو های سر سختان ضد کمونیست.
7- در مورد سر سختان ضد کمونیست باید سیاست انقلابی دو گانه بکار برد: متحد شدن با آنها تا آنجا که حاضر به مقاومت در برابر جاپان اند، منفرد ساختن آنها در هر موقع که در مبارزه با حزب کمونیست لجاجت می ورزند. نظر به اینکه مقاومت آنها در برابر جاپان دارای خصلت دو گانه است، سیاست ما عبارت است از اتحاد با آنها تا آنجا که علیه جاپان مقاومت می کنند، و مبارزه با آنها و منفرد ساختن آنها در هر موقع که تزلزل نشان می دهند (مثلا آنگاه که با تجاوز کاران جاپانی سر و سر پیدا می کنند و با وان جین وی و سایر خائنان به ملت به مبارزه جدی نمی پردازند). این دو گانگی در مبارزه آن ها با حزب کمونیست نیز به ظهور می رسد به طوری که سیاست ما نیز در مورد آنها دو جنبه دارد: متحد شدن با آنها تا آنجا که در صدد گسستن قطعی همکاری گومیندان و حزب کمونیست بر نیامده اند، مبارزه با آن ها و منفرد ساختن آن ها در هر موقعی که به سیاست سرکوبی دست می زنند و به حملات مسلحانه بر ضد حزب ما و بر ضد خلق می پردازند. ما میان این اشخاص که خصلت دو گانه دارند از یک سو و خائنان به ملت و عناصر هوادار جاپان از سوی دیگر فرق می گذاریم.
8- حتی در میان خائنان به ملت و عناصر هوادار جاپان نیز عناصری می توان یافت که خصلت دوگانه دارند، در مورد آنها نیز ما باید سیاست انقلابی دوگانه ای بکار ببریم. به عبارت دیگر تا آنجا که هوادار جاپان اند ما با آنها مبارزه می کنیم و آنها را منفرد می گردانیم ، اما هر موقع که مردد می شوند، در تحبیب و جلب آنها می کوشیم. ما میان این اشخاص که خصلت دوگانه دارند و خائنان سرسخت از نوع وان جین وی، وان ای تان(1) و شی یو سان(2) فرق می گذاریم.
9- همچنان که می باید میان مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ هوادار جاپان که مخالف مقاومت اند و مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ هوادار انگلستان و امریکا که موافق مقاومت اند فرق گذاشت، باید مالکان ارضی بزرگ و بورژوازی بزرگ را که خصلت دوگانه دارند یعنی هوادار مقاومت اند ولی مرددند، هوادار وحدت اند ولی با حزب کمونیست به مبارزه بر می خیزند از یک طرف و بورژوازی ملی، مالکان ارضی متوسط و کوچک و متنفذین روشن بین را که دوگانگی شان کمتر است از طرف دیگر از هم تمیز داد. سیاست ما بر روی این تفاوت ها ساخته می شود. سیاست متنوع ما که اینک تشریح شد از آن تفاوت هایی سرچشمه می گیرد که در مناسبات طبقاتی وجود دارد.
10- سیاست ما نسبت به امپریالیست ها نیز بدین منوال است. اگر چه حزب کمونیست با همه امپریالیست ها مبارزه می کند، معذلک باید بین امپریالیست های جاپان که به تهاجم به چین دست زده اند و سایر امپریالیست ها که فعلاً به تهاجم بر کشور ما دست نزده اند فرق گذاشت؛ به علاوه باید بین امپریالیست های آلمان و ایتالیا که متحد شده و "منچور گوه" را به رسمیت شناخته اند و امپریالیست های انگلستان و امریکا که به مخالفت با جاپان بر خاسته اند فرق گذاشت؛ همچنین باید بین انگلستان و امریکا در دوره ای که سیاست مونیخ خاور دور را عملی می ساختند و به امر مقاومت ما بر ضد جاپان صدمه می زدند و انگلستان و امریکای امروز که از سیاست مذکور روی گردانده و به مقاومت ما بر ضد جاپان روی خوش نشان می دهند فرق گذاشت. اصول تاکتیکی ما همچنان عبارتند از بهره برداری از تضاد ها، جلب اکثریت، مبارزه با اقلیت، در هم شکستن یکایک دشمنان. سیاست خارجی ما با سیاست خارجی گومیندان فرق دارد. گومیندان می گوید:  "فقط یک دشمن در مقابل ماست و سایرین دوستان ما هستند"؛ ظاهراً گومیندان همه کشور ها غیر از جاپان را در یک عرض قرار می دهد ولی در واقع هوادار انگلستان و امریکاست. اما ما باید تفاوت هایی قائل شویم: اولاً بین اتحاد شوروی و کشور های سرمایه داری ثانیاً بین انگلستان و امریکا از یک سو و آلمان و ایتالیا از سوی دیگر، ثالثاً بین خلق های انگلستان و امریکا از یک سو و دول امپریالیستی این دو کشور از سوی دیگر، رابعاً بین سیاست انگلستان و امریکا در دوره مونیخ خاور دور و سیاست کنونی آنها. سیاست ما بر روی این تفاوت ها ساخته می شود. رهنمود اساسی ما بر خلاف گومیندان عبارت از آنست که جنگ را مستقلانه به پیش ببریم و به نیروی خود اتکا کنیم و تحت این اصل از کمک خارجی تا حدی که میسر است استفاده کنیم نه اینکه مانند گومیندان از این اصل روی برتابیم و به کمک خارجی تکیه کنیم و یا به سایه فلان گروه بندی امپریالیستی پناه بریم.

برای آنکه نظریات یک جانبه بسیاری از کادر های حزب در موضوع تاکتیک اصلاح گردد و از کجروی به چپ یا به راست که نتیجه نظریات یک جانبه است احتراز شود باید تغییرات و تکامل سیاست حزب را در گذشته و حال در کلیه جوانب و در مجموع خود به آنها فهماند. در حال حاضر گرایش عمدۀ خطرناک در حزب ما همچنان نظریات چپ روانه افراطی است که فتنه به پا می کند. در مناطق تحت سلطه گومیندان، بسیاری از کادر ها سیاست مبنی بر مخفی کاری و فشردگی، کار طولانی در حالت مخفی، جمع آوری نیرو و انتظار فرصت مناسب را چنانکه باید اجرا نمی کنند، زیرا آنها سیاست ضد کمونیستی گومیندان را به اندازه کافی جدی نمی گیرند؛ از طرف دیگر عده کثیری از کادر ها سیاست گسترش جبهه متحد را عملی نمی سازند زیرا که آنها به سادگی گومیندان را سر تا پا سیاه تصور می کنند و به این طریق عاطل و باطل مانده اند. نظیر همین پدیده ها در نواحی تحت اشغال جاپان نیز دیده می شود.

در مناطق تحت سلطه گومیندان و در پایگاه های ضد جاپانی، نظرات راست سابقاً بطور جدی موجود بود و هم اکنون بطور عمده از بین رفته است؛ کسانی که دارای چنین نظریاتی بودند، فقط در پی وحدت بودند و مبارزه را از یاد می بردند و تمایلات گومیندان را به مقاومت ضد جاپانی بیش از اندازه ارزیابی می کردند و به این طریق فرق اصولی میان گومیندان و حزب کمونیست را می زدودند؛ آنها به جای اینکه نیرو های انقلابی ضد جاپانی را جسورانه گسترش دهند و با سیاست گومیندان در مبارزه با حزب کمونیست و تحدید حزب کمونیست به مبارزه قاطع برخیزند، از سیاست مستقل و عدم وابسته در جبهه متحد دست می کشیدند، نسبت به مالکان ارضی بزرگ، بورژوازی بزرگ و گومیندان روش مماشات در پیش می گرفتند و دست و پای خود را به این طریق می بستند. ولی از زمستان 1939 در اثر "اصطکاکات" ضد کمونیستی که به وسیله گومیندان بر انگیخته شد و در اثر مبارزه دفاع از خود که از طرف ما صورت گرفت در همه جا یک گرایش "چپ" به ظهور رسید. اگر چه این گرایش تا حدی اصلاح شده ولی کاملاً از بین نرفته است و در سیاست های مشخص متعددی در بسیاری از جا ها به چشم می خورد. از این جهت اینک کاملاً لازم است که سیاست های مشخص را بررسی و تعیین کنیم.

اثر: مائوتسه دون
25 دسامبر 1940

.

هیچ نظری موجود نیست:

آمار مشاهده کننده ها

پر بیننده ترین ها